الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
سلام بچه ها به بخش مشاعره خوش اومدین
از دوستان عزیز میخوام که تک بیتی خودشونو تو قسمت نظر بذارن ومشاعره رو ادامه بدن
البته این قسمت جایزه هم داره
یه کتاب غزل حافظ به کسی که حضور فعال داشته باشه و شعرهای زیبایی رو بذاره تو اردیبهشت ماه اهدا میشه
وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی تا با تو بگویم غم شب های جدایی
یاد باد آنکه نهانت نظری با ما بود رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود
در هوایت بی قرارم روز وشب
سر ز پایت بر ندارم روز و شب
بیستون بر سر راه است مباد از شیرین خبری گفته و غمگین دل فرهاد کنید
در نمی گیرد نیاز وناز ما با حسن دوست
خرم آن کز نازنینان بخت بر خوردار داشت
تا توانی دفع غم از خاطر غمناک کن در جهان گریاندن آسان است اشکی پاک کن
در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند
گر تو نمیپسندی تغییر کن قضا را
آن یکی شیر است اندر بادیه وان دگر شیر است اندر بادیه
آن یکی شیر است که آدم میخورد وان دگر شیر است که آدم میخورد
دردم از یارست و درمان نیز هم دل فدای او شد و جان نیز هم
ماییم و نوای بی نوایی بسم الله اگر حریف مایی
یادم آرد روز باران/گردش یک روز دیرین