حوا دوباره دست هوس را دراز کن سیبی بچین و عشوه و اطوار و ناز کن آدم بیا که خسته ام از این بهشت سرد ممنوعه را بگیر و در بسته باز کن! شیطان! برای وسوسه کهنه دیر شد دیگر گذشته کار، بر آدم نماز کن اه ای خدا ببین که به ابلیس رو زدم رحمی به این شکسته دل پر گداز کن یا بشکن این قفس که پر از خاک مرده هاست یا هر نفس مرا ز نفس بی نیاز کن