معرفی رشته ی هوشبری

هوشبری

دوره کاردانی هوشبری یکی از دوره‏های آموزش عالی (از شاخه‏های پیراپزشکی) است و هدف آن تربیت نیروی انسانی کارآمدی است که هر 1 یا 2 نفر از آنها بتوانند به عنوان دستیار یک متخصص بیهوشی زیر نظر وی در یک بخش اتاق عمل انجام وظیفه نمایند.
ادامه مطلب ...

تفاوت دختر و پسر در زمین خوردن...........

پسر در حال دویدن...


زااااارت (صدای زمین خوردن)
رفیق پسر: اوه اوه ؟؟؟؟؟؟؟؟چت شد؟ خاک بر سرت آبرومونو بردی ؟؟؟؟؟، پاشو ؟؟؟؟! (شپلخخخخخ "صدای پس گردنی")
یک رهگذر: چیزی مصرف کردی؟یکم کمتر میزدی خب!
یک خانوم جوان رهگذر: ایییییش پسر دست و پا چلفتیِ خنگ!

**************************
 

دختر در حال راه رفتن...

دوففففففف
سک (زمین خوردن به دلیل نقص فنی در قسمت پاشنه کفش)
رفیق دختر: آخ جیگرم خوبی؟ فدات شم! الهی بمیرم! چی شدی تو یهو؟ وااااااااااای...
یک رهگذر: دخترم خوبی؟ فشارت افتاده؟ میخوای برسونمت دکتری جایی؟
یک پسر جوان رهگذر: ای وای خانوم حالتون خوبه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من ماشینم همینجا پارکه یه لحظه وایسین،با این وضع که دیگه نمیتونین پیاده برین
 

دل کندن

دل کندن

جغدی روی کنگره های قدیمی دنیا نشسته بود. زندگی را تماشا می کرد. رفتن و ردپای آن را. و آدم هایی را می دید که به سنگ و ستون، به در و دیوار دل می بندند.
جغد اما می دانست که سنگ ها ترک می خورند، ستون ها فرو می ریزند، درها می شکنند و دیوارها خراب می شوند. او بارها و بارها تاجهای شکسته، غرورهای تکه پاره شده را لابلای خاکروبه های کاخ دنیا دیده بود. او همیشه آوازهایی درباره دنیا و ناپایداری اش می خواند و فکر می کردشایدپرده های ضخیم دل آدمها، با این آواز کمی بلرزد.
روزی کبوتری از آن حوالی رد می شد، آواز جغد را که شنید، گفت: بهتر است سکوت کنی و آواز نخوانی. آدمها آوازت را دوست ندارند. غمگین شان می کنی. دوستت ندارند. می گویند بدیمنی و بدشگون و جز خبر بد، چیزی نداری.
قلب جغد پیر شکست و دیگر آواز نخواند.
سکوت او آسمان را افسرده کرد. آن وقت خدا به جغد گفت: آوازخوان کنگره های خاکی من! پس چرا دیگر آواز نمی خوانی؟ دل آسمانم گرفته است.
جغد گفت: خدایا! آدمهایت مرا و آوازهایم را دوست ندارند.
خدا گفت: آوازهای تو بوی دل کندن می دهد و آدمها عاشق دل بستن اند. دل بستن به هر چیز کوچک و هر چیز بزرگ. تو مرغ تماشا و اندیشه ای! و آن که می بیند و می اندیشد، به هیچ چیز دل نمی بندد. دل نبستن سخت ترین و قشنگ ترین کار دنیاست. اما تو بخوان و همیشه بخوان که آواز تو حقیقت است و طعم حقیقت تلخ.
جغد به خاطر خدا باز هم بر کنگره های دنیا می خواند و آنکس که می فهمد، می داند آواز او پیغام خداست

بدون شرح

حراج: اصطلاحی‌ست که در آن به قیمت اصلی کالا درصدی اضافه کرده و با ماژیک قرمز روی آن خط زده و قیمت اصلی کالا را در زیرش درج می‌کنند. 

 

مدرک تحصیلی: کاغذی مستطیل شکل، در ابعاد مختلف که بسته به مقطع، قیمتش فرق می‌کند و بدون پارتی در هیچ کجا به درد نمیخورد “مگر هنگام ا ز د و اج 

 

سطل آشغال: وسیله‌یی‌ست موجود در خیابان‌ها جهت ریختن زباله در اطراف آنها. 

 

از پذیرفتن خانم‌های بد حجاب معذوریم: تابلویی که در همه‌جا نصب شده، جهت کرکر خنده و عوض کردن روحیه‌ی مردم. 

 

ایرانسل: خط تلفنی است جهت مزاحمت و سر به سر گذاشتن دوست و آشنا. 

 

سریال: فیلمی‌ست چند قسمتی، که روش مصرف مواد مخدر و آخرین شیوه‌های دزدی را به شما آموزش می‌دهد.

سپندارمذگان!

"سپندارمذگان" چیست؟
در ایران باستان، نه چون رومیان از سه قرن پس از میلاد، که از بیست قرن پیش از میلاد، یعنی حدودا دوهزار سال پیش از تولد ولنتاین، میان آریائیان روزی موسوم به روز عشق (سپندارمذگان یا اسفندارمذگان) بوده است.

 

ادامه مطلب ...

بخش مشاعره

الا  یا  ایها الساقی  ادر کاسا  و ناولها                  که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها

 

حافظ شیرازی در حال تفکر نقاشی محمود فرشچیان حافظ شیرازی در حال تفکر نقاشی محمود فرشچیان  نقاشی اثر استاد محمود فرشچیان farshchian mahmud mahmoud mahmood painting paint  MAHMOOD FARSHCHIAN MAHMUD FARSHCHIAN mahmoud farschchian farschtschiane the great painter iranian

 

 

 

ادامه مطلب ...

کوروش


خداوندا دستهایم خالی است ودلم غرق در آرزوها -یا به قدرت بیکرانت دستانم را توانا گردان یا دلم را ازآرزوهای دست نیافتنی خالی کن. کوروش بزرگ

به یاد کوروش بزرگ افتخار ایران و ایرانی بزن لایکو ... 
عکس 

اتاق عمل....

 

 

 

 

      

اختراع......

 

 

 

 

                     اینم یه اختراع واسه اوناییکه میخوان تودرس فیزیک  

              استاد..... نمرشون 20 بشه 

                 بشه

آریایی بیندیش!

سخنان کوروش کبیر  

 

ادامه مطلب ...

روز سپندارمذگان

بیست ونه بهمن ، روز سپندارمذگان، روز بزرگداشت بانوی ایرانی را به همه ی مهرورزان و نیک اندیشان آریایی شادباش میگوییم 

 

 

عکس

نیگاش

 فدای سرکچلت  

این بچه وقتی فهمیدکه ماشنبه تا6کلاس داریم بعدیه شنبه فیزیولوژی داریم این شکلی شد وقتی فهمیدآناتومی خیلیه فیزیولوژی دوبرابرشه یه اتفاق دیگه هم واسش افتاد که من دیگه نمی گم چی شد  

*مشکل وی پی ان حل شد:)

استاد

شعرو یه بار عمودی یه بارم افقی بخونید 

درسینه هزار مهردارداستاد
مهراست فروغرخ آن نیکنهاد
داردرخ آن نیکدو صد پرتومهر
استادنهادمهربنیاد نهاد

قوانین نیوتون

پیش فرض 

قوانین نیوتن

قانون صف:اگر شما از یک صف به صف دیگری رفتید، سرعت صف قبلی بیشتر از صف فعلی خواهد شد.

قانون تلفن:اگر شما شماره ای را اشتباه گرفتید، آن شماره هیچگاه اشغال نخواهد بود.

قانون تعمیر:بعد از این که دست تان حسابی گریسی شد، بینی شما شروع به خارش خواهد کرد.

قانون کارگاه:اگر چیزی از دست تان افتاد، قطعاً به پرت ترین گوشه ممکن خواهد خورد.

قانون معذوریت:اگر بهانه تان پیش رئیس برای دیر آمدن پنچر شدن ماشین تان باشد، روز بعد واقعاً به خاطر پنچر شدن ماشین تان، دیرتان خواهد شد.

قانون حمام:وقتی که خوب زیر دوش خیس خوردید تلفن شما زنگ خواهد زد.

قانون روبرو شدن:احتمال روبرو شدن با یک آشنا وقتی که با کسی هستید که مایل نیستید با او دیده شوید افزایش می یابد.

قانون نتیجه:وقتی می خواهید به کسی ثابت کنید که یک ماشین کار نمی کند، کار خواهد کرد.

قانون بیومکانیک:نسبت خارش هر نقطه از بدن با میزان دسترسی آن نقطه نسبت عکس دارد.

قانون تئاتر:کسانی که صندلی آنها از راه روها دورتر است دیرتر می آیند.

قانون قهوه:قبل از اولین جرعه از قهوه داغتان، رئیس تان از شما کاری خواهد خواست که تا سرد شدن قهوه طول خواهد کشید.

بدون شرح

 

 قصد هیچگونه بی ادبی یا بی احترامی به هیچکدوم از همکلاسی های محترم( آقایون و خانم ها) رو ندارم .     

                       

           این فقط یه طنزه

 

پس با جنبه باشید. (اگر هم به کسی بر خورد، بهم خبر بده تا حذفش کنم)

 

اگه جنبه داری و بهت بر نمی خوره رو ادامه مطلب کلیک کن...

 

ادامه مطلب ...

دیدگاه های دانشجوهای مختلف در مورد عشق

دانشجوی زیست شناسی : اگر کسی را دوست داری ، به حال خود رهایش کن … او تکامل خواهد یافت

دانشجوی فیزیک : اگر کسی را دوست داری ، به حال خود رهایش کن …اگر برگشت ، به خاطر قانون جاذبه است و اگر نه یا اصطکاک بیشتر از انرژی بوده و یا زاویه برخورد میان دو شیء با زاویه صحیح هماهنگ نبوده است  

 

به ادامه مطلب مراجعه کنید...

ادامه مطلب ...

تاریخچه ی تقلب (یه طنز توپ)

تاریخچه‌ی تقلب از جایی شروع میشود که حسن کچل برای نخستین بار تن لش خود را تکان داد و به مکتب رفت. از بد ماجرا همان روز امتحان ماهیانه‌ی کودکان فلک بخت مکتب بود. لیک حسن از روی تنبلی، چشمان چپش را بر روی ورقه‌ی همزاد انداخت تا نکتی بس ارزشمند از ورقه‌ی فوق الذکر، دشت کند.  

 

 

ادامه مطلب رو از دست نده...

ادامه مطلب ...