-
بعضی ها....
سهشنبه 12 شهریور 1392 21:00
بعضی ها ، هیچ وقت آدم نمی شوند ! در چرخه ی تکامل … چگونه ظاهرِ آدم یافتند ، نمیدانم ! خصلتشان زخم زدن است ! و خراشیدنِ روح ! حالا تو بگو ، چگونه در کنارِ چنین " گرگهایی .." اگر چنگ در نیاوری ! دوام می یــابــی !!!؟؟؟
-
when....
سهشنبه 12 شهریور 1392 20:21
-
ma injury dustim :p
سهشنبه 12 شهریور 1392 20:17
-
چرا؟
سهشنبه 12 شهریور 1392 20:11
چرا نگران فردا باشم ... ؟! آن کس که همه عمر از من حمایت کرده ؛ فردا هم مراقبم خواهد بود ...
-
some times
سهشنبه 12 شهریور 1392 20:06
-
آخرین بار...
سهشنبه 12 شهریور 1392 00:36
آخرین بار که من از تهِ دل، خندیدم علتش پول نبود... انعکاسِ جُوک هر روز نبود... علتش، چهرهیِ ژولیدهیِ یک دلقک، یا زمین خوردن یک کُور، نبود ... من بهِ «من» خندیدم! که چو یک دلقـــکِ گیج نقش یک خنده به صورت دارم، و دلم میـــــگرید...! محمد اقدام
-
No Title
دوشنبه 11 شهریور 1392 22:24
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 11 شهریور 1392 00:30
نجات در دو چیز است : زبانت را نگهداری و بر خطایت پشیمان شوی شهادت رئیس مکتب تشیع شیخ الائمه ِجعفر بن محمد الصادق(ع)تسلیت باد
-
حسرت نخور
چهارشنبه 6 شهریور 1392 03:59
بر انچه گذشت , انچه شکست , انچه نشد حسرت نخور ، زندگی اگر آسان بود با گریه اغاز نمی شد.
-
انشا
دوشنبه 4 شهریور 1392 15:19
انشا : کشور خارج کجاست؟ خارج جایی است که همه آدم ها در آن ایدز دارند مملکت خارج جایی است که همه در آن با ناموس همدیگر کار دارند در حالی که در مملکت ما چند نفر با ناموس همه کار دارند !!! کشور خارج جایی است که رییس جمهورشان بیشتر از یک دست لباس دارد بس که تشریفاتی و مرفه است. تازه در خارج کراوات هم می زنند که همه...
-
رویه
چهارشنبه 23 مرداد 1392 16:02
داشتم به میهمانم می گفتم که اگر راحت تر است رویه نایلونی روی مبلهای سفید را بردارم، نرسیده بودم قبل از رسیدنشان برشان دارم، او تعارف کرد و گفت راحت است من اما گرمم شد و برش داشتم، بعد یکدفعه حس کردم چقدر راحت تر است. سه سالی می شود خریدمشان اما هیچ لک و ضربه ای بر آنها نیفتاده اگرچه اکثر اوقات به دلیل ماندن همین روپوش...
-
موفقیت
یکشنبه 20 مرداد 1392 23:14
موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه ی پایان رسیدن هر روز صبح در آفریقا، آهویی از خواب بیدار میشودو برای زندگی کردن و امرار معاش در صحرا میچرد آهو میداند که باید از شیر سریعتر بدود در غیر اینصورت طعمه شیر خواهد شد شیر نیز برای زندگی و امرار معاش در صحرا میگردد میداند که باید از آهو سریعتر بدود، تا گرسنه نماند مهم این نیست...
-
بال هایت را کجا جا گذاشتی؟
یکشنبه 20 مرداد 1392 23:06
پرنده بر شانه های انسان نشست .انسان با تعجب رو به پرنده کرد و گفت : - اما من درخت نیستم . تو نمی توانی روی شانه ی من آشیانه بسازی .پرنده گفت : - من فرق درخت ها و آدم ها را خوب می دانم . اما گاهی پرنده ها و انسان ها را اشتباه می گیرم . انسان خندید و به نظرش این بزرگ ترین اشتباه ممکن بود .پرنده گفت : - راستی، چرا پر زدن...
-
داستان جالب
یکشنبه 20 مرداد 1392 22:54
قصاب با دیدن سگی که به طرف مغازه اش نزدیک می شد حرکتی کرد که دورش کند اما کاغذی را در دهان سگ دید. کاغذ را گرفت. روی کاغذ نوشته بود «لطفا ۱۲ سوسیس و یه ران گوشت بدین». ۱۰ دلار همراه کاغذ بود. قصاب که تعجب کرده بود سوسیس و گوشت را در کیسه ای گذاشت و در دهان سگ گذاشت. سگ هم کیسه را گرفت و رفت. قصاب که کنجکاو شده بود و...
-
نـــــگــــــــــــاه...
پنجشنبه 10 مرداد 1392 18:24
-
غزل (خلیل)5
سهشنبه 8 مرداد 1392 14:37
تا کی بنشینم تا کی بنشینم تا روزی نظر اندازد روزی نظری بر من آن بی خبر اندازد بار غم هجران را با خود بکشم تا کی کو قامت رعنا چون قوس قمر اندازد شب تا به سحر گاهان دستی به دعا دارم مر حاجت ما را هم حق در سحر اندازد جان درپی آن جانان دادن چه خوشست ای دل عاشق همه دم باید جان در خطر اندازد چون لب به سخن بگشود آن دلبرخوش...
-
ماه رمضون
دوشنبه 31 تیر 1392 17:11
صـــحبــت از گـــــــرمـــای هــــــــوا بــــود، کــــــه بـــــــه مـــــاه رمــــــضان رســــــیـــد... امـــــسـال روزه مــــــی گــــــیـــری؟ اگـــــــر خـــُـــــدا بـــــــــخــواهــــد... مــن هــم مـی گیرم ، ولـــی کــدام پــزشک این هـمه ســختی را بـرای بــدن تــایید می کند؟ هـــمان کـــه وقــــــتی هــمه...
-
:O
دوشنبه 31 تیر 1392 17:02
-
ساده ترین راه خوشبخت ماندن....
یکشنبه 30 تیر 1392 01:56
-
دنیای ما
یکشنبه 30 تیر 1392 01:36
-
اگه بذارن...
یکشنبه 30 تیر 1392 01:32
-
بخشنده بودن....
جمعه 28 تیر 1392 16:12
بخشنده بودن..، بیش از آنکه توانایی مالی بخواهد قلب بزرگ میخواهد
-
????????
جمعه 28 تیر 1392 16:06
شما هم از این درگیری ها با مدادتون داشتین ؟؟ :دی
-
What is you're idea?
چهارشنبه 26 تیر 1392 19:03
حاج اقا در راه بازگشت از حج بود که در خیابان کودک فقیری را دید که غذایش را با سگی گرسنه تقسیم میکند نزدیک رفت و پرسید : چرا غذایت را به این حیوان نجس میدهی ? کودک سگ را بوسید و گفت : از نظر من هیچ حیوانی نجس نیست این سگ نه خانه دارد نه غذا دارد هیچ کس را ندارد اگر من کمکش نکنم میمیرد حاج اقا گفت : سگ بی خانمان در همه...
-
تفاوت رفتن به عابر بانک میان دختر و پسرها (فقط بخند)
یکشنبه 16 تیر 1392 11:59
تفاوت رفتن به عابر بانک میان دختر و پسرها ... (فقط بخند) آقا پسرها : 1- با ماشین میرن به بانک، پارک میکنن، میرن دم دستگاه عابر بانک. 2- کارت رو داخل دستگاه میذارن. 3- کد رمز رو میزنن، مبلغ درخواستی رو وارد میکنن. 4- پول و کارت رو میگیرن و میرن. و اما دختر خانم ها : 1- با ماشین میرن دم بانک. 2- به خودشون عطر میزنن. 3-...
-
عکس های قشنگ...
پنجشنبه 13 تیر 1392 00:24
-
موضوع انشاء: فیس بوک
چهارشنبه 12 تیر 1392 11:58
بنام لایک زنندهء مومنین و بلاک کنندهءظالمین ما بهمراه دوستمان عضو فیس بوک میباشیم . فیس بوک جای خوبی است اما بیشتر اعضایش باهم فامیل هستند و از نام خانوادگیشان میشود فهمید .مثل سبز یاایرانی یا پرشین یا پارسی .اکثراًهم شبیه هم هستند طوری که ما اوائل فکر میکردیم دوقلو باشند . ... وقتی وارد فیس بوک شدیم تازه فهمیدیم که...
-
زن نبوده ام ...
چهارشنبه 12 تیر 1392 11:53
زن نبوده ام تا بدانم چقدر سخت است زن بودن ، زن ماندن زن نبوده ام ، تا بفهمم چقدر نگاه مردان در خیابان سنگین است نبوده ام و نمی دانم چقدر سخت است وقتی به جرم رقص موهایت در باد ، به شخصیتت توهین می کنند ... ... نمی دانم وقتی در به در کاری آبرومندی ، تنها چیزی که از تو می خواهند ، هم آغوشی پشت درهای بسته است زن نبوده ام...
-
قابل توجه
جمعه 7 تیر 1392 01:43
قابل توجه دخترانی که میگویند خوش به حال پسرااا اونا آزادند.... پسر بودن یعنی فقط تا اخر دبستان بابا مامان پشت سرتن بعدش جامعه بزرگت میکنه.. پسر بودن یعنی فقط یه سال وقت داری که کنکور قبول نشی.. پسر بودن یعنی بعد 18 دیگه یا سربازی یا سرباری.. پسر بودن یعنی استرس سربازی و حسرت درس خوندن بدون استرس.. پسر بودن یعنی بعد...
-
یاد روزایی که هیچوقت برنمیگرده بخیر
جمعه 7 تیر 1392 00:44
ای خوشا آن عهد و دوران صفای کودکی/شادمان بودن میان کوچه های کودکی/کوچه های خاکی و خاک در کوی وفا/ای به قربان همان خاک وفای کودکی/کودکی بازیچه ای بیش از خیال من نبود/چون پرستو می پریدم در هوای کودکی/ریگ و شن ملموس پای کوچک من گشته بود/لمس می شد لحظه ها در زیر پای کودکی/کودکی دوران پرواز کبوترهای شوق/می پریدم شادمان تا...