کمک انسان دوستانه ی آنجلینا جولی و برد پیت به مردم زلزله زده ی آذربایجان با حظور خودشون که با هواپیمای ترکیه امروز صبح به ایران وارد شدند.
انشاءحیف نون درباره ی دزد!
سه دزد بز دزد، رفتن بز دزدی، یه دزد بز دزد، دو بز دزدید، دو دزد بز دزد دیگه، یه بز دزدیدن، یه دزد بز دزد، به دو دزد بز دزد گفت: من که یه دزد بزم دو بز دزدیدم اونوقت شما دو دزد بز دزد یه بز دزدیدین؟!!
**************
یکى از سرگرمى هاى خاص مردم ایران اینه که :
وقتى از مطب دکتر میان بیرون،
حساب کنن ببین این دکتره روزى چقد درآمد داره؟!!!
************
گه ورزشی به نام “سگ دو” جز مسابقات المپیک ۲۰۱۲ بود حتما ما ایرانیا می تونستیم خودی نشون بدیم!!
*************
قبض موبایلت ۱۲۰ تومن میاد میگن با کدوم . . . . زرمیزدی که اینقدر زیاد اومده.12 تومن میاد میگن ولت کرد رفت؟!! خاک بر سرت!!یه روز یه کامیون گلابی داشته توی جاده می رفته که یه دفعه میافته توی یه
دستانداز، یکی از گلابیها میافته وسط جاده، بر میگرده به کامیون نگاه میکنه و
میگه:
گلابیها، گلابیها!
گلابیها میگن: گلابی، گلابی!
کامیون دورتر می شه،
صداشون ضعیفتر می شه.
گلابی میگه: گلابیها، گلابیها!
گلابیها می گن: گلابی، گلابی!
باز کامیون دورتر میشه، گلابی میگه: گلابیها، گلابیها!
اما صدای گلابی دیگه به گلابیها نمیرسه! گلابیها موبایل راننده رو می گیرن و زنگ
میزنن به موبایل گلابی،اما چه فایده که گلابی ایرانسل داشته و توی جاده آنتن
نمیداده!
گلابی یه نفر رو پیدا میکنه که موبایل دولتی داشته، زنگ میزنه به راننده و می گه:
گوشی رو بده به گلابیها، وقتی که گلابیها گوشی رو می گیرن، گلابی میگه: گلابیها،
گلابی ها!
گلابی ها می گن: گلابی، گلابی
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
واقعا دوست داری باز هم ادامه داشته باشه؟!؟!؟!؟!؟
بایه عکس روزدیگه درخدمت شماهستیم ولی ایندفعه داغتر!
شرایط عمومی لازم برای چوپان شدن :
چوب دستی ، کتری ، نره خر ، بوقچه ، خورجین ، سه سال
سابقه اقامت در رو ستا .
(داشتن سگ الزامیست )
.
.
.
.
.
.
چوپونم نمی تونیم بشیم:(
یکی از این آدما یه شب دعاش میگیره
یکی از از همین شبایی که شب تقدیره
یه دل شکسته یک گوشه ی این شهر صداش
می رسه تا آسمون آه چه دامن گیره
غروبا چه حالی داره این فضا چه حالی داره
که برای گریه کردن یه هوای عالی داره
غروبا ببین هوارو گریه های بی صدارو
این همه دستایی که منتظر بارونه
یکی اون بالا نشسته که خودش میدونه
میدونه کاریه که فقط خودش میتونه
دستای خالی رو خالی برنمیگردونه
غروبا چه حالی داره
این فضا چه حالی داره
شما یادتون نمیاد، اون موقعها مچ دستمون رو گاز می گرفتیم، بعد با خودکار بیک روی جای گازمون ساعت می کشیدیم .. مامانمون هم واسه دلخوشیمون ازمون می پرسید ساعت چنده، ذوق مرگ می شدیم
شما یادتون نمیاد، وقتی سر کلاس حوصله درس رو نداشتیم، الکی مداد رو بهانه میکردیم بلند میشدیم میرفتیم گوشه کلاس دم سطل آشغال که بتراشیم
شما یادتون نمیاد: از جلو نظااااااااااااااااام …
ادامه مطلب ...