یه شعرازسهراب سپهری روگذاشتم توادامه مطلب اگه دوست داشتیدبریدبخونید
شب رانوشیده ام
وبراین شاخه های شکسته می گریم.
مراتنهاگذار
ای چشم تب دارسرگردان!
مرابارنج بودن تنهاگذار.
مگذارخواب وجودم راپرپرکنم.
مگذارازبالش تاریک تنهایی سربردارم
وبه دامن بی تاروپود رویاهابیاویزم.
سپیدی های فریب
روی سپیدی های بی سایه رجزمی خوانند.
طلسم شکسته ی خوابم رابنگر
بیهوده به زنجیرمرواریدچشم آویخته.
اورابگو!
تپش جهنمی مست!
اورابگو:نسیم سیاه چشمانت رانوشیده ام.
نوشیده ام که پیوسته بی آرامم.
جهنم سرگردان!
مراتنهاگذار.
مرسی عزیزم،خیلی خیلی دوسش داشتم چونکه من واقعا عاشق شعر نو ام
khahesh yeki dg ham b zudi mizaram